رضا غریبی الکران

وبسایت شخصی رضا غریبی الکران

رضا غریبی الکران

وبسایت شخصی رضا غریبی الکران

۲ مطلب در آذر ۱۳۹۹ ثبت شده است

۲۹
آذر

تصاویر تقدیر از رضا غریبی به جهت  

کسب رتبه برتر مقاله  با عنوان

( نقش اقشار مختلف جامعه در تحقق شهر خوب) 

 

 

  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  • رضا غریبی الکران
۲۹
آذر

 

 

 

نقش اقشار مختلف جامعه در تحقق شهر خوب

 

 

رضا  غریبی

 

 

 

مقدمه

        شهر خوب بایستی هم از نظر ظاهرو هم از نظرویژگی های اجتماعی دارای ویژگی هایی باشد تا بتوان آن را شهری خوب نامید . ویژگی های ظاهری شهر شامل مواردی است که به زیبایی شهر می پردازد که موجبات آسایش مردم را نیز فراهم می کند. در واقع چشم اندازی زیبا داشته، و در میدان شهرمجسمه موجودباشد ودرکوچه هایش ذره ای خاک دیده نشود. شاید شما بگویید که دید من چه قدر انتقادآمیزاست اما ما نباید خودمان را بیهوده بالا بگیریم وبگوییم که شهرما هیچ مشکلی ندارد، بلکه شهرما همانند دیگر شهر ها لازم به رسیدگی می باشد که البته این امرجز، با همیاری شهروندان شهر و شهردارآن شهربه ثمرنخواهد رسید؛ البته لازم به ذکراست همراه باویژگی های ظاهری بایستی ویژگی های اجتماعی نیزدرشهربه وجود آید، به این خاطربرای تشکیل یک شهرخوب تنها ویژگی های ظاهری کافی نیست به طوریکه یک شهر خوب بایستی دارای شهروند خوب نیز باشد تا رشد وتکامل آن به درجه ی اعلی برسد، والبته رسیدن آن به درجه ی اعلی، نیاز به این دارد که ویژگی های ظاهری واجتماعی آن هردوبایکدیگر ودر کنارهم باشد و در غیراین صورت آن شهر به یک شهرخوب تبدیل نمی شود.

        یک شهر خوب را شهروند خوب می‌سازد و این در ذات مردم نهفته است که یک شهروند باید خوب باشد تا یک شهر خوب ساخته شود. یعنی یک شهروند خوب وقتی روح پاکیزگی ذاتی در وجود خود داشته باشد می تواند شهر پاکیزه و خوبی بسازد. شهر خوب ساختنی است نه یافتنی و این شهروندان هستند که باعث می‌شوند با رعایت قوانین شهروندی و تعهد به حقوق شهروندی خود شهر زیبنده‌ای داشته باشند، زیرا شهر متعلق به همه مردم است و همین امر شهروندان را موظف به مشارکت و همکاری برای داشتن یک شهر خوب می‌کند. شهروند خوب بودن به 2 عامل اساسی بستگی دارد:

        عامل درونی که همان احساس تعلق خاطر داشتن است. شعار «شهر ما خانه ما» و یا «خانه ما شهر ما» که از لحاظ ظاهر تقریبا یک شکل دارند اما از لحاظ محتوایی متفاوت است. بدون شک در شعار «خانه ما شهر ما» احساس تعلق خاطر داشتن به شهر مشخص‌تر است. عامل بیرونی؛ همان اطلاع رسانی و فعالیت ارگان‌ها و شهرداری‌هاست و چون متاسفانه ما در شهر مدیریت شهری نداریم شهرداری وظیفه اصلی اطلاع رسانی برای داشتن یک شهر خوب همراه با شهروند خوب را برعهده دارد. فضیلت‌های شهروندی مانند اطاعت از قانون، رعایت پاکیزگی و مراقبت از مکان‌های تفریحی و حتی فداکاری برای دفاع از محیط در برابر تهدیدهای برونی و درونی و به عنوان مجموعه افرادی که در یک پیمان شهروندی، نه نژادی و... پیکره یک ملت واحد را تشکیل می‌دهند. البته طبیعی است که یک شهروند خوب، یک شهر خوب را می‌سازد. شهر خوب تاثیر بسیاری در روحیه شهروندان دارد و این احساس پیوسته‌ای است. متولیان ساخت شهر تمام شرایط را برای داشتن یک شهر خوب مهیا می‌کنند و شهروندان متقابلا با تلاش و همراهی و مشارکت برای نگه داشتن یک شهر خوب بکوشند تا حفظ و ساخته شود.

        از نظر سازمان بهداشت جهانی شهر خوب و سالم عبارتنداز: داشتن محیط فیزیکی تمیز و امن با کیفیت بالا، داشتن اکوسیستم پایدار شهری، داشتن جامعه منسجم و نیرومند با حمایت دو جانبه از سوی مردم و دولت، ایجادمشارکت همگانی در تصمیمات مربوط به زندگی، سلامت و رفاه، تأمین نیازهای اساسی، داشتن اقتصاد شهری زنده، نوآور و پویا، دسترسی به تجارب و منابع در سطح وسیع برای همه،تشویق جامعه برای ارتباط با میراث فرهنگی، داشتن حداقل سطح مناسب از بهداشت عمومی، داشتن ساختار شهری مناسب است.

        برای زندگی در یک شهر باید فرهنگ شهرنشینی به مردم آن شهر آموزش داده شود و به صورت اصولی در سبک زندگی مردم نهادینه شود. با توجه به عناصر تشکیل دهنده فرهنگ، رفتارهای انسان، ناشی از فرهنگ حاکم بر جامعه بوده و غنای یک فرهنگ، نقش مستقیم در رفتارهای متعالی دارد و هرچه فرهنگ دچار فقر و کاستی باشد در رفتارهای افراد آن جامعه، نقص و کمبودی مشاهده می‌شود. فرهنگ، مجموعه‌ای از رفتارهای آموختنی، باورها، عادات و سنن مشترک، میان گروهی از افراد است که به گونه‌ای متوالی توسط دیگران که وارد آن جامعه می‌شوند، آموخته و به کار گرفته می‌شوند.

        در این مقاله سعی شده است، تا تعریفی از شهر و ویژگی های شهر خوب، مشارکت اقشار مختلف جامعه در حل معضلات شهر، جایگاه مدیریت شهری، جوانه های نارس مشارکت مردمی، سهم مردم از مشارکت عمومی، جمع سپاری، نقش شهروندان در فرهنگ شهری، آموزش های شهروندی، عوامل مؤثر در تحقق شهر خوب و راهکارهایی برای تحقق شهر خوب توسط اقشار مختلف جامعه ارائه شده است.

 

 شهر چیست؟

        شهر؛ سکونتگاهی، نسبتاً بزرگ و دائمی است. سازمان ملل متحد، در سال ۱۳۶۷ خورشیدی، شهر را چنین، تعریف می‌کند:

شهر مکانی،  با تراکم بالای جمعیت و مرکزیت سیاسی ، اداری و تاریخی است که در آن، فعالیت اصلی مردم، غیر کشاورزی است و دارای مختصات شهری بوده که از طریق دولتی محلی، اداره می‌شود.

        شهر، بزرگترین نماد تمدن بشری است که انسان آن را برای امنیت، آسایش و رفاه خود بنا نهاده است. این محصول بشری، تأثیری دائمی و فرآگیر بر زندگی وی داشته و خواهد داشت. شهر که مجموعه‌ای از کالبد و اجتماع را در بر می‌گیرد، انسان را در سطحی بسیار وسیع و در بستری از ارتباطات پیچیده، به سویی رهنمون می‌سازد که علی‌القاعده باید در راستای دست‌یابی او به کمال انسانیت باشد. از سوی دیگر شهر، فقط یک سکونت‌گاه نیست بلکه «آبادی» است که روح اجتماع را متبلور کرده و از آن هویت می‌گیرد. لذا شهر هویتی وام‌دار فرهنگ شهرنشینان خود دارد و هم‌زمان نیز نسل‌های بعدی ساکنانش را «شهروند» می‌گرداند.

        در تعریف شهر اتفاق نظری وجود ندارد و در تعاریف بیان شده بر مواردی نظیر تعداد جمعیت، نوع فعالیت های اقتصادی، حوزه اداری و موارد دیگری اشاره شده است لیکن در بعد جهانی برای شناخت شهر از روستا بیشتر بر تعداد جمعیت تاکید شده است.

        با توجه به کم وکاستیهای مربوط به تعاریف شهر، تاکید بر نقش شهر (نوع کارکرد) بهتر ما را در شناخت شهر و تمایز قائل شدن بین آن و روستا هدایت می کند. بدین معنی که در شهر ها نقشهایی وجود دارد که روستاها فاقد آن هستند. بنابراین در شناخت شهر به دو کارکرد بیشتر توجه می شود؛ یکی اینکه شهرها کارکرد غیر کشاورزی دارند و دوم اینکه اغلب شهر ها به تولید کالا و بیش از آن به مبادله کالا می پردازند؛ یعنی اینکه فعالیت های غیر کشاورزی بر اقتصاد شهر غلبه دارد. با توجه به موارد ذکر شده، در برخی کشورها در شناخت شهر از روستا کارکردهای اقتصادی به همراه میزان جمعیت اساس کار قرار می گیرد. بنابراین تاکید بر یک عامل در شناخت شهر کفایت نمیکند. در طول تاریخ شناخت شهر از طریق کارکرد آن از اعتبار سیاسی و حکومتی برخوردار بوده است بویژه که از ابتدای پیدایش شهرها، شهر با نقشهای اداری-سیاسی و مذهبی شناخته می شد بنابراین اولین شهرها دارای نقش اداری-سیاسی بوده اند. لیکن امروز، شهرها دارای کارکردهای متنوعی بویژه کارکردهای اقتصادی-صنعتی و خدماتی-خدمات رسانی می باشند.

 

ویژگی های شهر خوب

        مهمترین شاخصه یک شهر خوب  این است که از المان های مناسب برخوردار است و این عناصر عناصر مبلمان شهری  باید طبق خواسته شهروندان و سبک و قدمت آن شهر طراحی و اجرا شود و با این ایده می توان مبلمان آن شهر را با مصالح بومی و تکنولوژی ، مدرنیه کرد.

        در یک شهر سالم و خوب همه افراد آن شهر دارای فرصتهای شغلی مناسب و برابر هستند، در نتیجه همه آنها از یک رفاه نسبتا مطلوب برخوردار می باشند.

        ویژگی های یک شهر خوب فضای عمومی و چشمانداز شهری زیبا با الهام از فضای سبز مناسب و تلفیقی از معماری بومی و مدرن بوده و مدیران و شهروندان برای ایده آل شدن شهر خود باید تلاش روز افزون کنند تا امکانات شهری ، مبلمان شهری ، فضاهای عمومی، ساختارهای مسکونی و اداری ، خدمات و آدابته شود.

        برای شهروندان باید امنیت اجتماعی و روانی مطلوب بسترسازی شود و از ناهنجاری های اجتماعی همچون دزدی ، طلاق ، اعتیاد ، خودکشی و تا حداقل ممکن دور باشند.

        خیابان های شهر باید از بهترین کفیت برخوردار باشند که این امر سبب خدمات بهتر در مسیرها به شهروندان می دهد و شهر باید دارای ترافیک روان ، حمل و نقل عمومی مناسب و باشد و همچنین امکانات تفریحی و زمینه های گذران اوقات فراغت و ایجاد شادی عمومی فراهم سازی شود و در نتیجه مردم کمتر در معرض تنش اجتماعی و فشارهای روانی قرار بگیرند.

        یک شهر خوب باید دارای امکانات فرهنگی و آموزشی همانند فرهنگسراها ، دانشگاه ها ، کتابخانه ها، سینما، و باشد و این امکانات بطور عادلانه در اختیار عامه مردم قرار گیرد و زمینه های لازم برای مشارکت و فعالیت اجتماعی بانوان بطور عادلانه ایجاد شده باشد.

        از مهمترین ویژگی ها ی یک شهر خوب ساختار هدفمند و برنامه ریزی شده مدیریت شهری آن می باشد. مدیریت شهری از نکات بسیار مهمی می باشد چرا که کمیته هایی تصمیم گیر آن می بایستی از افرادی تشکیل شوند که دغدغه یک شهر خوب را قبول داشته باشند نه فقط به صرف مدرک و تحصیل و یا فامیل بازی. شهر خوب باید فرهنگ ترافیک مردم آن بالا باشد اما در درجه اول باید مدیریت شهری بتواند یک ساختار مناسب برای ترافیک مبتنی بر ساختار شهری تعریف کند.

        شهر خوب باید شهرداری اش اقتصادی پایدار مبتنی بر دریافتی های شهروندانش داشته باشد و آنهم لازم است با ایجاد یک سازمان سرمایه گذار و تبدیل و دریافت پولهای هنگفت مردم و سرمایه گذاری دیگر هر ساله بابت هر متراژ و یا عوارض فلان  پولهای کلان سالیانه دریافت نکند تا بتواند بودجه خودش را اینگونه تامین کند. 

        شهر خوب شهری است که مدیریت شهری اش بتواند با استفاده از تعاطی افکار و تضارب آراء مجموعه ای از دلسوزان به انقلاب و شهر را گرد هم در آورد تا بدین صورت بتواند مشکلات شهری را برطرف کنند. ودر آخر شهر خوب شهری است مبتنی بر فرهنگ ایثار ، مبلمان شهری اش برگرفته از الگوی ایثار ، رفتار مردمش مبتنی بر فرهنگ ایثار ، دوست داشتن و محبت کردنش مبتنی بر فرهنگ ایثار و حتی سازها و ساخت بناهایش و مهندسی چهارراه هایش نیز مبتنی بر فرهنگ ایثار باشد( چون یک ویلچر ران حق دارد از هر کجای خیابان شهرش گذر کند).

        و اما شهر خوب باید چه ویژگی هایی داشته باشد؟

        اولین ویژگی شهر خوب و ایده آل داشتن سرویس های حمل ونقل عمومی گسترده و با کیفیت است. استفاده از مترو،اتوبوس،منوریل،تاکسی و ... همگی این دسته را تکمیل می کنند.

      دومین ویژگی  یک شهر خوب یا همان زیبا، رساندن خدمات به نواحی فقیرنشین و متوسط به اندازه ی دسترسی افراد بالانشین می باشد. یعنی مثلاً اگر در یک مساحت 20 کیلومتر شما 10 مأمور نظافت می گذارید برای مناطق پایین دست شهر 3 مأمور نگذارید و لااقل 7-8 تا مأمور بگذارید.

        سومین ویژگی شهر خوب و زیبا داشتن مردمانی با اندیشه های درست و خالی از دغدغه های بیهوده است. مردمانی که برای خانواده و مردمان اطرافشان احترام قائل باشند و یاد گرفته باشند که بایست شخصیت افراد را به خوبی بپذیرند.

        چهارمین ویژگی شهر خوب آرام بودن آن است؛ شهری که دارای مردمانی صبور باشد تا برای هر مشکلی باهم گلاویز نشوند و آنقدر متین که تا راننده ی جلویی پشت چراغ قرمز حرکت نکرده است دستش روی بوق نرود.

        پنجمین ویژگی داشتن فضاهای تفریح سالم برای جوانانی است که در فضای کنونی اگر به حال خود رها شوند به راحتی اسیر دام های افراد ناباب می شوند.

        ششمین ویژگی وجود فضاهای سبز متعدد برای پاکیزه نگاه داشتن آسمان شهر است و کمک این فضاها به داشتن مکان هایی مناسب برای اجتماع خانواده هاست.

        هفتمین ویژگی شهر خوب وجود خیابان هایی وسیع برای حرکت بی دغدغه ماشین هاست.

        هشتمین ویژگی شهر خوب و زیبا، داشتن توجه نسبت به فرهنگ آپارتمان نشینی است. درحالی که امروزه شاهد تخریب خانه های ویلایی و ساختن ساختمان های بزرگ هستیم، پس چه نیکوست اگر بتوان به این مردمانی که از خانه های اختصاصی خود به خانه هایی با جمعیت زیاد می آیند یاد داد که بایست به حقوق دیگران احترام گذاشت.

        نهمین ویژگی: رسیدن مردم به این قضیه که بایست انصاف در خرید و فروش اقلام مختلف را داشت؛ چه بعنوان خریدار و چه بعنوان فروشنده!!

        دهمین ویژگی: داشتن استقلال رأی می باشد یعنی فردی بتواند شورای شهر خود را انتخاب نماید، به آنها نزدیک باشد و بتواند آنچه می خواهد را به آن ها منتقل نماید.

 

مشارکت اقشار مختلف جامعه در حل معضلات شهر

        مدیریت شهری باید ضمن داشتن برنامه برای وضع موجود شهر و فائق آمدن به مشکلات آن با استفاده از جلب مشارکت اجتماعی، برنامه آینده شهر را تدوین کند، مفهوم مشارکت این است که افراد و کل جامعه با تاثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم خود در امور شهری و دیگر موضوعات مرتبط تبدیل به شهروندان فعال شوند.

شرکت مردم در امور شهری باعث افزایش عزت نفس، افزایش تعامل اجتماعی، افزایش تجربه و مهارت و تقویت خصلت­هایی نظیر خود رهبری، خود مسئولیت پذیری می شود و زمینه را برای تغییر و تحول در جهت تلطیف و پویایی شهر آماده می­کند.

        در نهایت اینکه مشارکت عنصر حیاتی در فرآیند توسعه پایدار تلقی می شود و از آن به عنوان حلقه مفقوده فرایند توسعه یاد می کنند، ضمن اینکه مشارکت موجب افزایش احساس شایستگی و کرامت در افراد می شود و به تقویت جامعه مدنی منجر می­شود. مثال هایی که می توان در راستای اهمیت جلب مشارکت مردم مطرح کرد، این است یکی از مسائلی که تمام کلانشهرها با آن مواجه هستند موضوع پسماند است و یکی از اجزای ضروری برای اجرای موفق برنامه های کاهش تولید پسماند، بازیافت و کمپوست، مشارکت عمومی مردم است. مردم از طریق اصلاح الگوی خرید، استفاده مجدد از محصولات، استفاده کمتر از وسایل یک بار مصرف و این موارد می توانند نقش مهمی در کاهش تولید پسماند ایفا کنند. سایر زمینه های مشارکت مردم در مدیریت پسماند، جداسازی اجزا خطرناک پسماند در محل تولید، عدم ریخت و پاش و رعایت زمان مناسب برای انتقال پسماند به خارج از محل برای جمع آوری است که قطعاً نیازمند افزایش سطح آگاهی شهروندان در این زمینه است و تقویت انگیزه مردم در انجام رفتارهای دوستانه در قبال محیط زیست و جلب مشارکت آنها است.

        تصادفات رانندگی و ایمنی و ترافیک در کشورها به مسئله بسیار حساس تبدیل شده، به صورتی که ذهن اکثر مردم و مسئولان را به خود مشغول کرده است. در سال های اخیر کوشش های با ارزشی در جهت ساخت شهرهای مدرن، توسعه بزرگراه­ها و جاده ها و روش های فنی پیشرفته، هدایت و کنترل ترافیک هم در کشور و هم در شهر  مثل (تشویق مردم به استفاده از دوچرخه) انجام شده است. اما متاسفانه میزان ناهنجاری های ترافیک و حوادث رانندگی متناسب با این پیشرفت ها و کوشش ها کاهش نیافته و آمار تصادفات رانندگی تبلور نهایی ناهنجاری است و جالب است که بدانید تنها یک درصد تصادفات کل کشور در نتیجه نقض فنی وسیله نقلیه است و 99 درصد در اثر عملکرد غلط عامل انسانی است که به وجود می آید. این موضوع نشان می­دهد که مردم در راستای رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی به اندازه کافی احساس مسئولیت و مشارکت نمی کنند و مردم همچنان منتظرند که مسئولین این مشکل را حل کنند، در حالی که خودشان نقش اصلی در این موضوع را دارند.

        نقشی که مردم در حفظ و نگهداری فضای سبز شهری، ‌حفظ اموال عمومی شهر، آرام سازی و زیباسازی سیما و منظر شهری و موارد دیگر می توانند ایفا کنند، بسیار مهم و حیاتی است و قطعاً مدیریت شهری جهت غلبه بر مشکلات شهر به مشارکت مردم نیاز دارد. برای تحقق هدف مشارکت اجتماعی شهروندان در شهرداری، باید بر اساس نیازهای مبتنی بر ارزش های جامعه به ایجاد همدلی پرداخت و این همدلی باید از طریق ارتباط های جمعی مناسب مبدل به همفکری شود و در صورت ایجاد همفکری می­توان، ساز و کار مناسبی را برای همکاری تدارک دید.

        شهرداری وظیفه دارد مشارکت را تسهیل کند اما پیش شرط ویژگی که باید در آن رعایت شود غیر متمرکز گرداندن و تمرکز زدایی ساختار سازمانی شهرداری است و در بعد مشارکت شهرداری نیاز به ایجاد ساختار مشارکتی دارد که در آن عموم مردم در فعالیت های شهری مستقیم یا غیرمستقیم بر زندگی آنها تاثیر دارد از گردآوری اطلاعات و شناخت وضعیت موجود گرفته تا انتخاب راه حل بهینه و اجرا و ارزیابی آن دخالت کنند. در واقع ساختار مشارکت شهروندان در شهرداری باید از حالت شعاری و مشارکت محدود به مشارکت واقعی تبدیل شود و این ساختار باید به دنبال ظرفیت سازی در همه اقشار و طبقات جامعه،‌ توانمندسازی آنها و مردم محور بوده و تاکید ویژه ای بر نقش مردم و میزان مداخله آنها داشته باشد. ساختار باید مشارکت کامل و جامع را شامل شود که شهروندان در همه مراحل تصمیم گیری اجرا و نظارت فعالانه حضور یابند و در اموری که مربوط به محله خود آنها است مشارکت کنند، البته خود افراد نیز باید از سطح آگاهی های عمومی کافی و حسن مسئولیت اجتماعی و تعلق به جامعه برخوردار باشند و این مهم در فرآیند همدلی و سپس همفکری ایجاد می شود. به همین دلیل هر برنامه مشارکتی موثر باید شامل یک برنامه آگاهی و عمومی مناسب باشد و مردم باید در مورد موضوعی که قرار است در آن مشارکت داشته باشند پس از همدل شدن آگاهی کافی داشته باشند.

        شیوه های اطلاع رسانی می تواند به طرق مختلفی انجام شود، از جمله خلاصه دستورالعمل ها، نمایشگاه ها، گزارش بلند، بسته های رسانه ای، ‌کنفرانس خبری،‌ ضمیمه های روزنامه، تبلیغات،‌ معرفی به گروه های شهروندی و فنی و موارد دیگر از جمله این روش ها است.

        بعد از این در جلسه شهروندان باید نظرات خود را با استفاده از تکنیک هایی مثل گروه های مشاور گروه کار، استفاده از اینترنت و تکنولوژی های ارتباطی، گروه های متمرکز،‌ تلفن مستقیم، مصاحبه، گروه ها، کارگروه ها،‌ برنامه های تلویزیونی و موارد دیگر به شهرداری ها برسانند و  در گام بعدی شهروندان باید بتوانند در مرحله اجرا حضور داشته باشند و بتوانند بر طرح ها نظارت داشته باشند.

        توسعه دولت الکترونیک با ایجاد دفاتر الکترونیک خدمات شهری و استفاده از فناوری اطلاعاتی و ارتباطی جهت تشکیل مشارکت مجازی شهروندان، نهادینه سازی و فرهنگ سازی حضور مردم برای مشارکت، تقویت و هویت محله ای و مشارکت محله ای و بومی گرایی، ایجاد انگیزه و آشنا کردن شهروندان به طریق عقلانی از منافع اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مشارکت شان، ایجاد بستر مناسب برای مشارکت و حضور مردم، اطلاع رسانی به موقع و صحیح و عمومی برای حضور مشارکت مردم، فضاسازی برای بازدید مستمر شهروندان از برنامه های شهرداری است.

        انتخاب نمایندگان از هر قسمت شهر برای جلسات عمومی و بحث و تبادل نظر با مسئولان و استفاده از مدیران کارآمد و بومی بسیار می تواند موثر باشد. به هر حال اگر بخواهیم در غلبه بر معضلات شهری موفق باشیم باید ازخود مردم و توانمندی آنها به نفع مردم و حل مشکلات شهری بهره مند شویم.

        صاحب‌نظران بر این عقیده‌اند که مشارکت به‌عنوان اساسی‌ترین عنصر در دست‌یابی به اهداف توسعه به‌ویژه توسعه شهری، از اهمیت خاصی برخوردار است. بنابراین امروزه در مدیریت شهری نوین و در جهانی که به‌سرعت به سوی شهرنشینی متراکم گام برمی‌دارد، مشارکت شهروندی جایگاه والایی دارد. البته برای تحقق این مهم بسیار لازم و ضروری است که مدیریت‌های شهری استفاده از مشارکت و همکاری و هم‌فکری شهروندان در روند تهیه و اجرای طرح‌ها و برنامه‌هایی که ضامن موفقیت مدیریت شهری هستند، در قالب یک ساختار از خِرد جمعی در دستور کار و برنامه‌های دائمی خود قرار دهند.

        بنابراین در این میان هرچه توده‌های مردم مشارکت بیشتری در اداره، مدیریت، تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی امور خود داشته باشند، امکان کسب موفقیت بیشتری برای ایشان فراهم می‌شود؛ گو اینکه در غیر این صورت نیز لاجرم براساس سنت‌های موجود در عالم خلقت، دیگران با سلطه به‌جای آنان تصمیم‌گیری خواهند کرد و بعضاً نیز با ایده و ایدئولوژی‌های نابهنجار به سیاست‌گذاری و تنظیم اداره امور پرداخته و جامعه را به سرمنزل هدف‌های مورد پسند جهان‌بینی خود سوق خواهند داد، حتی اگر هدف آن هلاک یک جامعه باشد.

        جایگاه مردم در مدیریت شهری

        جامعه‌شناسان بر این باورندکه مشارکت باعث می‌شود شهروندان نسبت به تصمیم‌گیری‌های صورت‌گرفته در شهر مسئولیت‌پذیر شوند، یعنی حمایت عمومی از تصمیم‌گیری‌ها و تصمیم‌سازی‌های صورت‌گرفته از سوی مسئولان باعث می‌شود متولیان امر به‌راحتی برنامه‌های خود را عملی کنند؛ این بدان معناست که اگر مدیریت شهری بستر مشارکت مردم در اداره امور شهر را فراهم کند، مردم نیز همراهی و همکاری بسیار خوبی با آن‌ها خواهند داشت. درواقع مشارکت یکی از مهم‌ترین مفاهیم عمده و اصلی توسعه پایدار به‌شمار می‌رود و مدیران و برنامه‌ریزان شهری همواره سعی دارند تا با جلب مشارکت‌های مردمی به اهداف خود در زمینه اجرای طرح‌ها و برنامه‌ها به بهترین نحو ممکن نائل آیند. از منظر این مدیران و مجریان عوامل مورد نظر در این مشارکت عبارتند از: سودآور بودن فعالیت مشارکتی، اعتماد اجتماعی مردم به مدیران، اطلاع‌رسانی و پاسخگویی مدیران، تقویت روحیه اعتماد بین مردم، توجه به نیازهای شهروندان و دادن آموزش‌های لازم به آنان همراه برگزاری همایش‌ها و هم‌اندیشی‌ها، جلسات نقد و بررسی.

        در جوامع مذکور همه بر این باورند که مشارکت همه‌جانبه و مسئولانه شهروندان ابزاری است مؤثر برای تقویت مدیریت شهری، زیرا تنوع و پیچیدگی مسائل شهری در کنار معضلات اجرایی و مدیریتی باعث می‌شود تا اهمیت این امر زیاد شود. چراکه طبق این الگو تصمیم‌گیری‌های مربوط به امور شهری با همکاری و همیاری حکومت، بخش خصوصی و جامعه مدنی گرفته می‌شود و سیاست‌گذاری‌های از بالا به پایین که توسط حکومت مرکزی انجام می‌شد را می‌توان مورد چالش نقد و حتی رد قرار داد.

        در این نوع از مدیریت شهری مجریان بر آن باورند که در بحث مشارکت فعال شهروندان، رشد و تعالی شخصیت آنان، گسترش توانایی‌های افراد، تقویت هویت شهری، تقویت حس اعتماد و همکاری میان اهالی شهر و اصلاح سبک زندگی شهروندان مد نظر بوده و نیز مشارکت آنان ابزاری مؤثر برای تقویت مدیران است. زیرا اگر زندگی مردم به‌گونه‌ای شود که افراد از شهروند فعال به شهرنشین خنثی و غیر فعال تنزل پیدا کنند، نه‌تنها شاهد رشد و تعالی شخصیت مردم، استخراج توانایی‌های افراد، تقویت هویت شهری، حس اعتماد، احساس تعلق به شهر و همکاری میان اهالی شهر و مدیران نخواهیم بود، بلکه کمترین میزان کارکرد و بهره‌وری در نظام مدیریت شهری را نیز خواهیم داشت.

      جوانه‌های نارس مشارکت مردمی

        و اما داستان مشارکت مردم در مدیریت شهر در کشور ما روایتی دارد که شاید عمر آن به بیش از دو دهه نمی‌رسد؛ سازوکاری که در قالب شورای اسلامی شهر و روستا و شورای محلات به‌وجود آمد تا به‌عنوان یکی از ابزارهای مشارکت مردم در مدیریت شهرها، باعث شود مردم نیز تاحدودی در سرنوشت و نوع مدیریت و اداره شهر دخالت کنند.

        البته دخالت عمومی شرط نخست مشارکت مردم است، چون مشارکت یعنی اینکه مردم بدانند در ساختار مدیریت شهر چه‌خبر بوده، چه تصمیماتی و بر چه اساسی گرفته می‌شود و یا چه منافع و زیان‌هایی ناشی از اقدامات مدیریت شهری متوجه آن‌ها خواهد شد تا بتوانند برایشان وقت بگذارند. گو اینکه یکی از شاخص‌های مهم در تشخیص میزان سرمایه اجتماعی یک جامعه، میزان وقتی است که مردم برای پیگیری، توجه و آگاهی از اتفاقات صرف می‌کنند.

        هرچند این فرآیندها با شعار ایجاد مشارکت عمومی مردم و شفافیت در عرصه مدیریت شهر به ‌وجود آمدند، اما به نظر می‌رسد که طی این سال‌ها و در عمل نتوانستند آن‌گونه که باید وشاید و یا انتظار می‌رفت، به اهداف خود دست یافته و یا پاسخگوی مطالبات مردم باشند.

      البته اینکه چرا ساختارهای به‌ظاهر مردمی‌محور نتوانستند در این ادوار اهداف خود را پیگیری کرده و یا چه موانعی بر سر راه آن‌ها قرار دارد به‌جای خود، اما به نظر می‌رسد با توجه به حاشیه‌ای بودن و عدم توانایی آن‌ها برای محقق کردن اهداف و اینکه حتی خروجی‌های به‌عنوان مناصب تشریفاتی بیشتر جنبه تبلیغی و شعاری داشته و فاقد پشتوانه اجرایی است، بسیاری از مردم و شهروندان نیز دیگر اهمیت و توجه نخستین را به ایشان نداشته و به‌ناچار مدیران شهرداری‌ها را به‌عنوان یکه‌تازان بی‌چون‌وچرای عرصه مدیریت شهری قلمداد می‌کنند و بدتر اینکه همین موضوع نیز باعث شده و می‌شود تا شهروندان تنها به‌عنوان مصرف‌کنندگان محصولاتی به نقش‌آفرینی در منظومه شهری بپردازند که به ایشان تحمیل می‌شود، نه آنچه که خود می‌خواهند.

        واقع امر این است که از ره‌آورد این رویه حالا دیگر آن‌چنان بحران بی‌تفاوتی مردم به مسائل، جامعه و شهر پُررنگ شده که دیگر حتی اگر شهر را سیل مشکلات ببرد، خیلی‌ها تفاوتی به حالشان نمی‌کند؛ چراکه زمانی بنا بود براساس فلسفه مشارکت عمومی مدیریت شهر هر طرح را پیش از تصویب در معرض نظرسنجی افکار عمومی قرار دهد تا معایب و مزایای آن مشخص و رضایت مردم نسبت به اجرای طرح سنجیده شود، اما ظاهراً تنها کسی که از همه‌جا بیخبر ماند، مردم بودند. شاید گرفتن صدها تصمیم مدیریتی و وجود ده‌ها طرح و پروژه موجود در شهر که اساساً نه با خُلق‌وخو و نه با فرهنگ و نیاز مردم منطبق بوده را هم باید مصداق این روند یکه‌تازانه دانست.

      سهم مردم از مشارکت عمومی

         آنچه امروزه توسعه و بهره وری خدمات شهری را تضمین میکند، مشارکت کلیه ی شهروندان و اقشار مردم در فعالیتهای شهری است که میتواند مشروعیت، مقبولیت و رضایتمندی شهروندان را برای مدیریت شهری توأمان به ارمغان آورد. در این میان توجه به مشارکت مردم در اداره امور شهرها چندی است که در ایران به صورت علمی و عملی مطرح گردیده و اقدامات خوبی نیز در این راستا انجام گرفته اما به نظر میرسد این فعالیتها آنچنان که باید نتوانسته مشارکتهای مردمی را به صورت واقعی در اداره امور شهری جذب نماید.       

        بیش از چند مرحله شاهد انتخابات شوراهای شهر و محلات به‌عنوان سمبل‌های مشارکت مردمی در عملکرد مدیریت شهرها بودیم؟ چقدر مسئولان و مدیران در سخنرانی‌ها از مردم به‌عنوان مخاطبان اصلی خود در تصمیم‌گیری‌ها و اجراها یاد کرده‌اند؟ شاید هزاران‌بار؛ اما هنوز نه ‌فقط سهم مشارکت مردم در این‌گونه تصمیم‌سازی‌ها مشخص نیست، بلکه این تصور نیز وجود دارد که اساساً شاید در این میان سهمی وجود ندارد که شهروندان بخواهند مدعی آن باشند و حتی اگر انتخاباتی هم (چه در بحث شورای اسلامی شهر و چه محلات) صورت گرفته، بیشتر در راستای تصویرسازی از یک مدل دمکراسی و مردم‌محوری نمایشی بوده تا چیز دیگر! گو اینکه اگر غیر از این بود و به معنای واقعی مردم دخیل در تصمیم‌گیری‌ها می‌شدند، شاید مسائل اجتماعی شهر ما امروز این‌قدر زیاد نبود.

        در درون یک ارگان رسمی، ساز و کارها متاسفانه طوری تنظیم شده که میزان وقتی که یک کارمند کار می‌کند، عدد پایینی است. یا اینکه ساز و کارها به نحوی تنظیم شده که یک تعدادی غیرخودی در نظر گرفته شده و کنار گذاشته می‌شوند و از توانایی‌شان بهره‌ای گرفته نمی‌شود. مهم‌تر از این موضوع،  بکارگیری و مشارکت مردم چه از حیث نظرخواهی و چه از نظر تصمیم‌گیری است. ما مردم را بیشتر در ایام انتخابات می‌بینیم و دور هم جمع می‌شویم؛ وقتی انتخابات تمام می‌شود دیگر کمتر نقشی برای مشارکت مردم در نظر گرفته می‌شود. اگر مشارکت مردمی ایجاد شود، این مشارکت می‌تواند درآمد شهرداری را ده‌ها و صدها برابر افزایش دهد.

      مشارکت مردم  در ارتقای بهره‌وری در مدیریت شهری، هر چند باور و عمل به مشارکت بسیار دشوار است اما در مدیریت شهری به مشارکت فعال مردم نیاز داریم.        

        از مهمترین راهبردهای افزایش مشارکت شهروندان در اداره امور شهری بالا بردن سطح آگاهی های عمومی و آشنا نمودن کامل مردم، مسئولین و حتی اعضای شوراها با وظایف، مسئولیت ها، اختیارات و اهداف شوراها می باشد.

     تشکیل شوراهای فرعی محلات و ایجاد هیأتهای مشاوره با مشارکت مراکز تحقیقاتی، دانشگاهی، معتمدین و آگاهان محلی ، انجمنهای غیر دولتی مانند اتحادیه ها، اصناف، انجمنهای خیریه، انجمنهای دینی، انجمنهای هنری، احزاب سیاسی و... که انرژی بالقوه و خلاق شهری محسوب می شوند و ارتباط تنگاتنگتری با امکانات و نیاز های موجود در محل دارند سبب کشف و تدوین رهیافتها و نوآوریهای جدیدی در جهت حل مسائل و مشکلات شهر و در نتیجه پیشبرد سریع برنامه ها (که غایت نهایی شوراها می باشد) خواهد شد.

     از دیگر راهبرد های مؤثر در جهت افزایش مشارکت خودجوش و آزادانه افراد در جامعه شهری ،کاهش اختلالات اجتماعی که با مشارکت در تعارض هستند می باشد. برخی از این اختلالات عبارتند از: احساس بی باوری، انزوای اجتماعی، عدم توجه به انتظارات اجتماعی، فردگرایی،کم رنگ شدن احترام متقابل اجتماعی، خود کم بینی یا خود بزرگ بینی، عدم رعایت عدالت اجتماعی و توزیع نابرابر منابع (قدرت، ثروت، اطلاعات و منزلت اجتماعی) و... می باشد. 

         حرکت مناسب و تأثیرگذار شهرداری‌ها به منظور توسعه شهر و ارائه خدمات مطلوب به شهروندان، نیازمند استفاده از نظرات و ظرفیت‌های عموم مردم در قالب تشکل‌های مردمی و سازمان‌های مردم نهاد به‌منظور اتخاذ راهکارهای مناسب و عملیاتی برای مواجهه با چالش‌های شهری است.

        حضور شهروندان در قالب تشکل‌های غیردولتی و سازمان‌های مردم نهاد در فرآیند برنامه‌ریزی و اجرای برنامه‌ها به ویژه در سطح شهرها؛ ضمن کاهش هزینه‌های مجموعه مدیریت شهری و افزایش رضایت شهروندان از عملکرد آنان موجب تحقق برنامه‌های در دست اقدام در کوتاه‌ترین زمان ممکن می شود. همکاری شهرداری‌ها با سازمان‌های مردم نهاد درواقع به‌نفع هردوی آن‌ها است و از همین‌رو است که در بسیاری از شهرهای موفق جهان، شهرداری‌ها از حامیان اصلی تشکل‌های مردم نهاد به شمار می‌روند؛ به‌طوری‌که شهرداری‌ها می‌توانند با واگذاری برخی از فعالیت‌های اجرایی شهر به سازمان غیردولتی، فرصت‌های لازم را برای ورود این سازمان‌ها به عرصه فعالیت‌های سازنده فراهم آورند.

        با توجه به ضرورت همکاری و همگرایی بیش از پیش شهرداری‌ها با تشکل‌ها و سازمان‌های مردم نهاد در اداره امور شهر لازم است سازمان‌های مردم نهاد برای رویارویی با موضوعات و چالش‌های شهری، توانمند باشند تا در نشست‌های تخصصی ضمن اطلاع از مشکلات شهری با توانایی و دانش کافی حضور پیدا کنند. سازمان‌های مردم نهاد می‌توانند با تشکیل کارگروه‌های ویژه و تخصصی مرتبط با موضوعات شهری ضمن جذب افراد توانمند و تحصیل‌کرده نسبت به برگزاری کارگاه‌های آموزشی دانش‌افزایی با رویکرد کسب نتایج مطلوب و ارائه راهکارهای مناسب به‌منظور برون‌رفت از مشکلات شهری اقدام کنند.

 

جمع سپاری

        امروزه هر ســازمان یا مجموعه‌ی بزرگی معمــولا دچار دغدغه‌ی مدیریت منابع محدود (نیروی ســازمانی، منابع مالی و) خود در قبال مسئولیت‌های بی‌شمارش اســت. در کشورهای توسعه‌یافته، یکی از رویکردهایی که برای رفــع محدودیت‌های مذکور به خوبی از آن بهره می‌برند، اســتفاده از قدرت مشــارکت مردمی در انجام هرچــه‌بهتر وظایف محوله به ســازمان‌ها و ارگا‌‌‌‌‌ن‌های دولتی و یا عمومی اســت. این پدیده علاوه بر مزیت به‌کارگیری نیروی توده‌ی مردم، موجب افزایش ایجاد حس رضایتمندی و تأثیرگذاری آنان در سرنوشــت محله، منطقه، شهر و یا کشور خود می‌شود. این مفهوم، نوعی از جمع‌سپاری وظایف ســازمان‌ها است که انجام آن در سال‌های اخیر، با گسترش و رشد روزافزون صنعت فناوری اطلاعات در جهان، آسانتر شده‌است. در این میان، در حوزه مدیریت شــهری نیز می‌توان از قدرت عامه مردم در جهت تسهیل، بهبود و سرعت‌بخشی در خدمات‌رسانی به خود مردم استفاده کرد. این روزها، یکــی از ابزارهایی که با توجه به دسترسی آسان و ضریب نفوذ بالای آن می‌توان از آن در به‌کارگیری قدرت مشــارکت مردمی دراین‌باره کمک گرفت، ایجاد سامانه‌ها و ساخت اپلیکیشن‌های قابل‌نصب بر روی گوشی‌های تلفن همراه است.

        سامانه‌های زیادی در این زمینه ایجاد شده‌اند که امکان گزارش مشکلات شهری را فراهم می‌کنند. با استفاده ار این سامانه‌ها شهروندان می‌توانند از معضلات شهری مانند زباله‌ها، خرابی آسفالت خیابان‌ها و گزارش تهیه کرده و آن‌ها را به آگاهی مسئولین برسانند. هم‌چنین سامانه، امکان پیوست‌کردن فیلم یا عکس را نیز فراهم می‌کند و به‌این‌ترتیب کاربر می‌تواند گزارش دقیق‌تری تهیه کند. علاوه‌ بر این، موقعیت مکانی گزارش‌ها نیز با استفاده از سرویس GPS ثبت می‌شود. این گزارش‌ها ضمن ارسال به سازمان مربوطه جهت پیگیری، برای سایر کاربران نیز قابل‌مشاهده بوده و آن‌ها هم می‌توانند نظرات خود را ذیل گزارش مورد نظر درج کرده و از وضعیت آن (در حال پیگیری، بسته‌شدن و اتمام فعالیت) اطلاع پیدا کنند. در نهایت گزارش‌ها در دسته‌های مختلفی مانند: جمع‌آوری زباله‌ها، برف‌روبی معابر، تخریب اموال عمومی، دیوارنویسی و طبقه‌بندی می‌شوند.

        اپلیکیشن SeeClickFix نمونه‌ای از این نرم‌افزارهاست که دست به ابتکار جالبی نیز زده‌است. در این اپلیکیشن علاوه بر تکنسین‌های شهرداری، شرکت‌های خدمات عمومی و افراد عادی نیز می‌توانند حل‌ و فصل یک مشکل را به صورت داوطلبانه بر عهده بگیرند و در ازای آن در اپلیکیشن امتیاز گرفته و نشان‌های مختلف دریافت کنند.

  CitySourced         نام  اپلیکیشن دیگری است که در زمینه‌ی تأمین مالی جمعی فعالیت می‌کند و شهروندان علاوه‌ بر گزارش معضلات شهری می‌توانند در تأمین هزینه‌ی پروژه‌های ساماندهی محلات خود مشارکت کنند. این طرح با توجه به موفقیت خود، در ســال 2014 جهت تأمین مالی پروژه‌های شهری در 7 کشور آمریکا، کانادا، انگلیس، استرالیا، پاناما، برمودا و امارات متحده عربی به کار گرفته شد.

  Internet Eye         نیز سامانه‌ی دیگری است که در زمینه‌های نظارت عمومی بر اماکن و معابر عمومی فعالیت می‌کند.این سامانه تصاویر دوربین‌های مداربسته‌ی سطح شهر، اماکن عمومی و فروشگاه‌های بزرگ و کوچک را به صورت زنده در اختیار کاربران خود قرار می‌دهد و به‌این‌ترتیب کاربران در لحظه به همه‌ی اماکن شهر نظارت می‌کنند. با راه‌اندازی این سامانه در شهر لندن سرعت کشف تخلفات و جرائم به میزان قابل‌توجهی افزایش یافته‌است. در این سامانه کاربر به محض مشاهده صحنه‌ای مشکوک مانند اقدام به سرقت می‌تواند موضوع را به صاحب فروشگاه اطلاع داده و در پیش‌گیری از وقوع جرم مشارکت کند. مزیت جالب دیگری که کاربران را به همکاری در این پروژه تشویق می‌کند امکان کسب درآمد از این طریق است. کاربران با هر بار مشارکت موثر در کشف تخلفات یا پیش‌گیری از آن‌ها مبلغی را به عنوان پاداش دریافت می‌کنند.

نقش شهروندان در فرهنگ شهری

 

        مسئولان شهری به بحث فرهنگ و ارتقای فرهنگ شهروندی تاکید فراوانی می‌کنند و ریشه حل بسیاری از مسائل و مشکلات شهری را در تغییر نگاه در تک‌تک شهروندان و در مجموع در حرکت جمعی و جهت‌دار شهروندان جست ‌وجو می‌کنند. بنابراین ضروری به نظر می‌رسد شهروندان نیز با رفتارهای هوشمندانه و تغییر سبک زندگی، شهر را خانه خود دانسته و جهت رفع مسائل و مشکلات آن گام بردارند. در واقع شهروندان، سرمایه‌‌های ارزشمند شهر به حساب می‌آیند و هر گونه تغییر و تحول در سبک زندگی شهری می‌تواند بر سبک زندگی آن ها تاثیر بسزایی داشته باشد.

       به عقیده کارشناسان، هر وقت کاری می‌کنیم که چه از نظر فیزیکی و چه روحی و روانی به افراد دیگر جامعه صدمه می‌رسد یا زیبایی‌های سمعی و بصری شهر از بین رفته و حقوق دیگران پایمال می‌شود، به این معناست که ما بی‌فرهنگیم و فرهنگ زندگی در این نقطه از کشور را نداریم. امروزه اساسی‌ترین و آشکارترین قوانین مربوط به شهروندی، احترام به حقوق دیگران، وقت‌شناسی، عدم ایجاد مزاحمت در قالب انواع مختلف آن، حفظ محیط‌زیست، ایجاد فضا و محله‌ای سالم، پیشگیری از هرگونه آلودگی‌ها از نوع محیطی، صوتی و...، مشارکت در اداره شهر و جلوگیری از تخریب اموال عمومی است که باید با ایجاد زمینه‌های فرهنگی، بنیاد قوانین شهروندی را هرچه بیشتر تقویت کرد.

         حضور اجتماعی شهروندان در جامعه شهری، مستلزم ایجاد باور عمومی در شهروندان، مبنی بر مشارکت آنها در تصمیم گیری های شهری است. در واقع تقویت احساس تعلق به محله و شهر، منجر به مشارکت داوطلبانه بیشتر شهروندان خواهد شد. اگر آموزش به یک هدف و مسئولیت تبدیل شود و امکانات توسعه و پیشرفت برای همه ساکنین شهر از همان آغاز کودکی و نوجوانی فراهم شود در آن صورت است که شهر تبدیل به یک شهر آموزش دهنده خواهد شد. وجود معضلهای بزرگ شهری علاوه بر گسترش زمینه‌های بی اعتمادی میان انسان ها این احساس را در شهرنشینان ایجاد می کند که شاید مسئولان شهری قادر به اداره شهر نیستند و این امر در پاره‌ای مواقع میل به قانون گریزی را در جامعه دامن می زند و جلوگیری از این کار نیازمند برنامه‌ریزی‌های فرهنگی و ایجاد بستر فعالیت‌های سالم و سازگار از سوی مدیران و مسئولان و همچنین آموزش فرهنگ شهرنشینی به شهروندان است.

 

آموزش های شهروندی

 

        هدف اصلی از تشکیل نظام آموزش شهروندی، آماده‌سازی شهروندان برای ورود به زندگی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است. یک جامعه پویا به شهروندان فعال، متناسب با ویژگی‌های فرهنگی و ارزشی خود نیاز دارد. آموزش شهروندی عملاً به عنوان وسیله‌ای برای پرورش احساس تعلق به جامعه و داشتن هدفی در زندگی مورد استفاده قرار خواهد گرفت. آموزش‌ها، واقعیتها را به شهروندان انتقال داده و آن را به رفتار اجتماعی مطلوب تبدیل می نمایند؛ البته اگر این آموزش‌ها؛ یعنی کسب دانش درباره مسائل شهری، بازیافت، ترافیک و غیره در کلیه سطوح تحصیلی از دبستان تا دانشگاه اجرا و پیاده شود اثر قابل توجهی در توسعه اجتماعی، اقتصادی و شهری خواهد داشت. در حال حاضر شهروندی و آموزش‌های شهری، موضوع مورد مطالعه و آموزش مبحث شهری بوده که از مهم ترین اهداف آن ارتقاء مهارت‌ها، توانمندی‌ها، ارزش های انسانی و تسهیل کننده زندگی شهری و ارتقای مناسبات اجتماعی است. در ارائه آموزش‌های شهروندی، فرایند آموزشی یعنی دانش برنامه ریزی، تولید و تدوین محتوای منطبق با نیازهای شهری و طراحی محصول آموزش، نقش بسیار مؤثری دارد. در اصل، آموزش ها و نیازها در قالب سلسله آموزش های حضوری، غیرحضوری و مجازی گنجانده شده و با هماهنگی و ارزیابی مستمر، رابطه دقیقی بین نیازهای جامعه شهری در سطوح و مقاطع مختلف با اثربخشی اقدامات انجام شده نمایان می شود. بنابراین تا زمانی که آموزش های اساسی شهری برای شهروندان بر اساس فرایند استاندارد صورت نگیرد توفیقی در انجام برنامه سامان دهی به دست نخواهد آمد؛ چرا که دیدگاه های شهروندان و اقدامات آنان در زمینه های ساماندهی مسائل شهری بسیار مهم بوده و به ثمر رساندن و تحقق این مهم، آموزش های شهری و مشارکت های اجتماعی را می طلبد.

         شهروندان باید آگاهی کافی از وظایف شهروندی خود داشته باشند تا بر اساس این آگاهی و کسب آموزش‌های لازم تعریفی از مسئولیت خود به عنوان شهروند داشته باشند و وظیفه این آموزش و اطلاع رسانی‌ها بر عهده شهرداری‌ها، سازمان‌ها و نهادهای مردمی همچون تشکل‌های مردم نهاد هست. اگر شهروندان خوب شهر را خانه دوم خود بدانند و با شهرداری‌ها مشارکت و همکاری مداوم داشته باشند و مسئولان با خدمات هدفمند و مطلوب با شهروندان ارتباط دو سویه برقرار کنند شرایط ایده آل پیش خواهد رفت.

        امروزه در کشورهای بزرگ جهان، بخش عظیمی از تحقیقات و منابع، مصروف کشف این حقیقت می‌شود که شهروند مطلوب باید دارای چه خصوصیاتی باشد و چگونه می‌توان این ویژگی‌ها را در اقشار مختلف جامعه توسعه داد. در مطالعه‌ای که با مشارکت بیش از بیست کشور جهان تحت عنوان «مطالعات شهروندی» انجام گرفته است، اهمیت تخصیص موارد فوق آشکار میشود و این در حالی است که متأسفانه اکنون توجه چندانی به آموزش بنیادین شهروند خوب نمی شود. در این راستا ابتدا باید به تعریفی در باب شهروندی و ملاک های شهروند خوب بودن پرداخت. شهروندی، مفهومی چند بعدی و دارای معانی مختلف است که این اختلاف از تفاوت فلسفه های حاکم بر هر جامعه و ارزش های آن نشأت می گیرد اما فاکتوری که بیشتر مورد توجه جامعه شناسان است انطباق تعریف شهر با شهروند است. نتایج مطالعات نشان داده که مفهوم شهروندی، حداقل شامل چهار عنصر اصلی «هویت ملی، تعلقات اجتماعی و فرهنگی و فراملیتی، نظام اثربخشی حقوقی و مشارکت مدنی و سیاسی است». این مفاهیم دارای ارتباط درونی و تعامل با یکدیگرند و درحقیقت انعکاس یک واقعیت هستند؛ یعنی مفهوم شهروندی. همان طور که گفته شد، آموزش شهروندی در هر جامعه تا حد زیادی تابع فرهنگ، تاریخ، حکومت و شیوه اداره آن کشور و بطور کلی فضای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن جامعه است. مقوله آموزش شهروندی با آموزش ارزش ها به شدت گره خورده است و رموز و پیچیدگی های موجود در ارزش های حاکم بر هر جامعه ای تصویری متفاوت به شهروندان و صلاحیت های ضروری آنان میدهد.

        همه کشورهای در حال توسعه، باید آموزش را به عنوان کلید اصلی پیشرفت فردی و عامل اصلی توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و عامل کاهنده برخی از تهدیدات و چالش‌های زندگی شهری در نظر بگیرند.

        افزایش آسیب‌های شهری همانند آلودگی‌های زیست‌محیطی، ترافیک، ازدحام جمعیت، آلودگی‌های صوتی و همچنین گسترش سکونتگاه‌های غیررسمی، ناپایداری شهری در زمینه‌های اجتماعی، اقتصادی و محیطی و مواردی از این دست که مولود توسعه ناقص و ناپایدار شهری در جوامع در حال توسعه است، شهروندان را با مشکلات اجتماعی، روانی و فرهنگی متعدد روبه رو کرده است و این مسائل آسیب‌زا به عدم تعادل زیستی، منتهی شده است. بنابراین با گسترش آسیب‌های ناشی از مسائل شهری، آموزش‌های شهروندی و ضرورت آن، جایگاه ویژه‌ای در حوزه توسعه اجتماعی و فرهنگ شهروندان می‌یابد.

         زندگی کنونی شهری نیاز به قوانین و ارتباطات خاصی دارد و هرگونه قصور، کوتاهی و نادیده گرفتن قوانین، موجب بسیاری از ناهنجاری های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و ... می‌شود، لذا باید به شهروندان در جامعه، قوانین مربوط به شهرنشینی، یادآوری و آموزش داده شود. با تحلیل و تفسیر سیمای شهر می‌توان به عمق اندیشه، برنامه و فرهنگ مردم ساکن شهر پی برد و در واقع، شناسایی فرهنگ‌ها، نظام اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و اعتقادی جامعه شهری از طریق ظاهر هر شهر پدیدار می‌شود، لذا برای افزایش فرهنگ شهری، نیاز به آموزش‌های شهری و مشارکت‌های اجتماعی است، اما روند و فرآیند آموزش شهری و بسترسازی جهت پذیرش آموزش‌ها از سوی شهروندان، حائز اهمیت بسیار است. شناخت دقیق مسائل و مشکلات زندگی شهری و ساز و کارها و تحلیل آنها برای ایجاد رفتارهای مطلوب و ارتقاء آگاهی های شهروندان، امری ضروری است.

         با توجه به بافت پیچیده‌ای که شهرها دارند و زندگی در آنها بدون رعایت قوانین و آداب و رسوم شهرنشینی ممکن نیست، لذا این امر باعث تقویت اساس قوانین شهروندی و فرهنگ شهرنشینی شده و از بسیاری هزینه‌های گزاف که مسبب آن، ناهنجاری‌ها و ناملایمات اجتماعی است، جلوگیری خواهد کرد. پس اولین و مهم‌ترین گام در ارتقای فرهنگ شهرنشینی، اطلاع رسانی و آگاهی بخشیدن به شهروندان است. برای انجام این امر مهم، باید ارگان‌ها و نهادهای مربوطه با همکاری، تعاون و تعامل در تحقق آن سعی کنند و متناسب با شرایط و موقعیت اجتماعی و فردی، بهترین وسیله اطلاعاتی انتخاب و با کیفیت عالی در اختیار شهروندان قرار داده شود.

        دردهه ۱۹۵۰ سازمان ملل متحد، آموزش را به عنوان یک نیاز اساسی شناخته و آن را عنصر اصلی توسعه معقول عنوان کرد. امروزه آموزش می‌تواند استاندارد‌های بالاتر زندگی شهری را فراهم آورده و تحرک اجتماعی را تقویت نماید. پیشرفت و توسعه در گرو ارتقاء سطح آموزش، آگاهی، مهارت، رفتار و بینش منابع انسانی است؛ بنابراین توجه به امر آموزش‌های شهروندی و بهسازی منابع انسانی شهری، بیش از پیش ضرورت پیدا می‌کند. توسعه فرهنگی در شهر مستلزم سرمایه گذاری است و اصل محاسبه در سود و زیان سرمایه گذاری فرهنگی، خطرناک است و اشتباهی استراتژیک به شمار می‌آید. به دلیل عدم سرمایه گذاری مناسب در عرصه فرهنگ، در فضای شهری ما موج مصرف محصولات فرهنگی بیگانه به چشم می‌خورد و به دلیل عدم تولید محصولات فرهنگی بومی، فرزندان ما تسلیم محصولات فرهنگی غیر بومی اند و بر اساس آن هم رشد می‌یابند.

        

عوامل موثر در تحقق شهر خوب

        برای رعایت اصول شهر خوب و حصول به کیفیات مطروحه نیازهای جامعه، عوامل مختلفی در شهر به فعالیت می­پردازند،که می­توان آن را بر حسب زمینه های تخصصی تقسیم نمود، که هر یک از این عوامل به عنوان شرط لازم نه کافی در شهر خوب نقش ویژه ای را برای تأمین نیازهای جامعه به عهده دارند. یکی از محورهای اجرایی درست  ایده شهر خوب شناخت توانایی ها و ظرفیت های گوناگون مردمی و امکانات و نهادهای دولتی و غیر دولتی هر منطقه و هماهنگ کردن این ظرفیت ها و امکانات در راستای تحقق اهداف شهر خوب می باشد که در این میان مردم (جامعه ) هدف اصلی را تشکیل می دهد. عواملی که در تحقق یک شهر خوب می تواند مؤثر باشد عبارت است از:  عوامل کالبدی، عوامل مدیریتی، عوامل آسیب شناسی، عوامل تغذیه ای، عوامل روانشناختی، عوامل اکولوژیکی، عوامل معماری، عوامل سیاسی، عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی، عوامل جغرافیایی، عوامل شهرسازی، عوامل بهداشتی، عوامل درمانی و عوامل تاریخی.

        شهر خوب شهری است که محیط فیزیکی واجتماعی آن سلامت را ترویج نماید. در شهر خوب پیوسته با فراهم آمدن شرایط مطلوب، فراگیر نمودن همکاری بین بخشی محیطی فراهم میگردد. شهروندان ضمن مشارکت وحمایت یکدیگر، درانجام کلیه امور زندگی قابلیتهای خویش را به حداکثر ممکن می رسانند. شهر خوب شهری است که به طور مداوم و مستمر در حال آفرینش و بهبود بخشی به آن گونه محیط های کالبدی و اجتماعی و گسترش آن گونه منابع جامعه است که مردم را قادر می سازد یکدیگر را در راه اجرای تمامی عملکردهای زندگی و دستیابی به حداکثر توان های خودشان پشتیبانی نمایند. شهر خوب محیط امنی برای زندگی هستند تا امکان ادامه حیات برای گیاه، انسان و حیوان را فراهم نمایند. ارتباطات اجتماعی در شهرهای خوب تعالی دهنده و درجهت تغییر اصلاح جامعه است. اجزا و عناصر شهر خوب  با یکدیگر سازگار هستند و به صورت کلی شهر خوب ضامن و متعهد به منافع ساکنین است. تعبیر سازمان بهداشت جهانی، شهر خوب  و سالم شهری است که به طور دائم سیاستهای عمومی خود را توسعه بخشد و آن گونه محیط فیزیکی و اجتماعی را ایجاد نماید که طی آن مردم همدیگر را حمایت کنند و کنش متقابل با یکدیگر داشته باشند. از نظر سازمان بهداشت جهانی اهداف شهر خوب و سالم عبارتنداز: داشتن محیط فیزیکی تمیز و امن با کیفیت بالا، داشتن اکوسیستم پایدار شهری، داشتن جامعه منسجم و نیرومند با حمایت دو جانبه از سوی مردم و دولت، ایجادمشارکت همگانی در تصمیمات مربوط به زندگی، سلامت و رفاه، تأمین نیازهای اساسی، داشتن اقتصاد شهری زنده، نوآور و پویا، دسترسی به تجارب و منابع در سطح وسیع برای همه،تشویق جامعه برای ارتباط با میراث فرهنگی، داشتن حداقل سطح مناسب از بهداشت عمومی، داشتن ساختار شهری مناسب است. طبیعی است که داشتن شهر خوب و شهرنشینی متعادل بدون همکاری، هماهنگی و تعامل همه عناصر اعم از مردم (شهروندان) دولت و نظام برنامه ریزی کشور، شهرداریها و سایر نهادهای شهری مانند شورای شهر و حتی سازمانهای غیر دولتی(NGO  ) نخواهد بود.

 

راهکارها

  1. مشارکت شهروندان در پروژه های ساختمان سازی بویژه تأمین مسکن برای اقشار کم در آمد ، ساخت معابر ، پروژه های آب رسانی و ...
  2.  مشارکت شهروندان در سازماندهی فضاهای شهری مانند ایجاد فضاهای سبز و مراکز علمی تفریحی ، اجتماعی و هنری، ساماندهی تجهیزات شهری مانند گورستانها، ترمینالها، باز یافت زباله و...
  3.  مشارکت شهروندان در فعالیتهای ایمنی شهرها از طریق آموزش های لازم در سطح مدارس، محلات و مراکز دولتی مانند نیروهای بسیج، هلال احمر و....برای کاهش آسیب پذیری در مقابل حوادث مانند زلزله، سیل، آتش سوزی و...
  4.  مشارکت شهروندان در تأمین مالی طرحهای توسعه شهری بویژه در زمینه پرداخت عوارض و مالیات.(البته شهرداریها بایستی مردم را در جریان میزان در آمدها و اقداماتی که با این مبالغ صورت می گیرد قرار دهند.
  5.  مشارکت شهروندان در تأمین نیروی انسانی مورد نیاز شهرداریها که آن هم بستگی به میزان رضایتمندی شهروندان از اقدامات شهرداریها دارد.
  6. به نظر می‌رسد رویکرد محله محور، با تغییر در نگرش مدیریتی در راستای تمرکز زدایی قدرت و ارتقای میزان مشارکت مردم در سطح محله، راهکاری برای برون رفت از چالش های موجود در مدیریت شهری می باشد.
  7.  سرای محله راهکاری برای افزایش جلب مشارکت های مردمی جهت سهیم شدن اهالی محلات در اتخاذ تصمیمات برای بهبود و ساماندهی محیط زندگی خود، می باشد.
  8. زمانی که مردم در برنامه ریزی، ایده پردازی و اجرای طرح ها مشارکت نمایند، حضور خود را در در طرح ها احساس می کنند، خود را متولی برگزاری و پیشرفت یک طرح دانسته، این امر منجر به ارتقاء حس خودباوری و احساس مفید بودن برای محل سکونت می شود. بنابراین مردم، محله را از آن خود می دانند و در نتیجه احساس تعلق به محله، شکل گیری هویت محله ای و افزایش مسئولیت اجتماعی افزایش خواهد یافت که در نهایت منجر به افزایش همبستگی اجتماعی می گردد.
  9. جامعه ای در سطح محله می تواند بستر مناسبی برای تمرین و آموزش عملی و کاربردی مفهوم مشارکت مردم محور باشد لذا می توان آن نتایج حاصل از این فرهنگ سازی را به سطوح میانی و کلان اجتماع تعمیم داد.

 

 

 

 

منابع

  1. اجاقی، حسین؛ توسعه اقتصادهای محلی و مدیریت شهری در ایجاد یک آرمان شهر خوب؛ سایت شرکت ساختمانی بانک ملت. آدرس: http://mellatcc.ir
  2. اخگر، حامد؛ تأثیر سیاست های بخش مسکن بر جامعه شهری؛ خبرگزاری ایمنا، شنبه 3 آبان 1399.
  3. بهرامی راد، پرستو؛ آموزش فرهنگ شهر نشینی؛ کلید اصلی پیشرفت و توسعه؛ دیدار نیوز، آدرس: https://www.didarnews.ir
  4. پوریان، عباس؛ نقش مشارکت مردم در حل معضلات شهری؛ خبرگزاری مهر، 23 اردیبهشت 1396. آدرس:  https://www.mehrnews.com/news/3977387
  5. چگونه یک شهر جذاب خلق کنیم، سایت دانشهاپ، آدرس:  http://www.daneshop.ir
  6. خودمان محله و شهرمان را اداره کنیم؛ شفافیت برای ایران، 24 فروردین 1398. آدرس:  https://tp4.ir/763
  7. رضایی، مریم(مترجم)؛ عوامل موثر در ایجاد یک شهر خوب؛ روزنامه دنیای اقتصاد، شنبه 3 آبان 1399، شماره 5016 .
  8. زیاری، کرامت اله؛ جانبابانژاد، محمد حسین؛ اصول و معیارهای شهر سالم؛ پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه تهران.
  9. سریشی، عباس؛ مشارکت مردم در مدیریت شهر یا حروف والی؛ سپهر روزنامه صبح غرب کشور، آدرس:  https://www.sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/21284
  10. شهر خوب آرزوی من است؛ سایت زلزال نیوز، آدرس:  http://iambsijy.blogfa.com/post/183
  11. شهر چیست؟ انواع شهر ها و ویژگی های آنها کدامند؟ مجله ویستا، یکشنبه 4 آبان 1399. آدرس سایت:  

        https://vista.ir/m/a/n8wu8

  1. شهر خوب، شهروند خوب و شهردار خوب؛ آدرس وبلاگ:  http://maryamzandi.blogfa.com/post/18
  2. صالحی، اسماعیل؛ نقش ضوابط و مقررات شهرسازی در تحقق شهر خوب و توسعه پایدار شهری، مطالعه موردی شهر تهران؛ فصلنامه محیط شناسی، سال 32، زمستان 1385، شماره 40.
  3. مدیریت خوب شهر و پیدایش یک شهر خوب؛ سایت خبری تحلیلی جوان پرس، 29 آذر 1393. آدرس:  http://www.javanpress.ir
  4. موسوی، سید چمران؛ شهروند خوب، پایه گذار شهر خوب؛ سایت تحلیلی خبری عصر ایران، 7 خرداد 1397. آدرس: https://www.asriran.com/fa/news/611923         
  5. مهمترین شاخصه یک شهر خوب؛ سایت لتکا طراحان ایده، آدرس:  https://letkatarahan.com/2020/04/16
  6. نقره کار، عبدالحمید؛ امنیت و پاکی؛ ویژگی های شهر خوب؛ سایت تحلیلی خبری عصر ایران، 21 شهریور 1396. آدرس: https://www.asriran.com/fa/news/559860       
  7. شهر و مدیریت شهری ؛ 10 دی 1391. آدرس وبلاگ:  http://amin106622.blogfa.com/post/3
  8. شهر خوب و شهروند خوب؛ 9 تیر 1390. وبلاگ پژاک، آدرس:  http://jonash.blogfa.com/post/4

 

 

 

 

 

 

  • رضا غریبی الکران